تکنیک ارزش کسب شده (EVMS):
آنچه می آموزید:
تکنیک ارزش کسب شده (EVMS) یکی از متداولترین روش های ارزیابی عملکرد پروژه ها می باشد که در آموزش زیر قصد داریم به زبان ساده این موضوع را مطرح نماییم و در مطالب بعدی در نمونه پروژه های در نرم افزارهای پریماورا و ام اس پراجکت آموزش های تکمیلی داده خواهد شد.
مهمترین فرمول هایی که در تکنیک ارزش کسب شده وجود دارد به شرح زیر می باشد.
1- بودجه برنامه ریزی شده برای اتمام پروژه – Budget at Completion یا BAC :
بودجه ای که برای انجام تمامی فعالیت های یک پروژه و اتمام آن مورد نیاز می باشد که از مجموع بودجه اولیه پروژه و کارهای اضافه شده به محدوده پروژه بدست می آید. حالا چطوری این بودجه را مشخص کنید خیلی ساده است برای انجام فعالیت های یک پروژه منابع مختلفی وجود دارند که هر کدام هزینه مشخص دارند و در مجموع هزینه های انجام یک فعالیت را ایجاد می نمایند. برای نمونه پروژه زیر را در نظر بگیرید.
قبل از ورود به سایر فرمول ها باید با دو مفهوم درصد پیشرفت برنامه ای و درصد پیشرفت واقعی آشنایی داشته باشید تا بتوانید در مراحل بعدی این آیتم ها را به کار بگیرید.
درصد پیشرفت برنامه ای (Schedule% Complete – Plan% Complete) :
پیشرفت یک پروژه را بر اساس وزن ها و تاریخ های داده شده در برنامه اولیه مشخص می نماید. به عبارتی درصد پیشرفت برنامهای درصد پیشرفت زمانی است که با معیار وزنی هر فعالیت ترکیب میشود. آموزش مربوط به این آیتم در مطالب گذشته سایت موجود می باشد.
درصد پیشرفت واقعی (Performance % Complete – Actual% Complete – %Progress):
میزان پیشرفت پروژه که در واقعیت رخ می دهد که بر اساس گزارشات و فایل های مختلف مانند PMS قابل محاسبه خواهد بود. آموزش مربوط به این آیتم در مطالب گذشته سایت موجود می باشد.
2- ارزش برنامهریزی شده (Planned Valueیا PV) :
ارزش مقدار کارهایی که برنامهریزی شده است. به عبارتی تا این تاریخ طبق برنامه چه مبلغی باید برای پروژه هزینه گردد و چه درصد پیشرفت برنامه ای باید حاصل شود.
فرمول:
برای نمونه پروژه محاسبه این فرمول به شکل زیر می باشد.
3- ارزش کسب شده (Earned Value یا EV):
ارزش کار انجام شده یا یکی از اجزای ساختار شکست کار که در تاریخی مشخص پس از شروع پروژه، بر مبنای بودجه ای اولیه محاسبه میشود.
فرمول:
برای نمونه پروژه محاسبه این فرمول به شکل زیر می باشد.
4- هزینه واقعی( Actual Cost یا AC):
هزینه واقعی کارهای انجام شده پروژه که در تاریخ مشخصی پس از شروع پروژه محاسبه می شود. هزینه واقعی فرمول خاصی نداشته و عدد مربوط به آن از واحد مالی پروژه قابل دسترسی می باشد.
5- انحراف از هزینه (Cost Variance):
همانطوری که از نامش پیداست انحراف هزینه ای نسبت به برنامه ریزی اولیه یک پروژه را نشان می دهد. بنابراین وقتی مقادیر آن مثبت باشد به این معنی است که فعالیت یا پروژه ارزانتر از حالت برنامه ریزی شده در حال انجام است و وقتی این عدد برای یک فعالیت مقادیر منفی بگیرد بدین معنی است که به همان مقدار بیشتر از بودجه هزینه شده است.
فرمول:
برای نمونه پروژه محاسبه این فرمول به شکل زیر می باشد.
6- انحراف از زمانبندی (Schedule variance یا SV): میزان انحراف از برنامه زمانبندی اولیه پروژه را نشان می دهد. هنگامی که اعداد آن مثبت باشد بدین معنی است که فعالیت یا پروژه زودتر از برنامه ریزی اولیه در حال انجام است و در صورت منفی بودن به معنی تاخیر در اجرای فعالیت ها و پروژه است.
فرمول:
برای نمونه پروژه محاسبه این فرمول به شکل زیر می باشد.
7-شاخص عملکرد هزینهای (Cost Performance Variance یا CPI):
این شاخص برای نشان دادن نسبت هزینه برنامه ریزی شده برای کار انجام شده به هزینه مصرف شده بکار می رود که بعنوان ضریب عملکرد سیستم نیز شناخته میشود.
فرمول:
برای نمونه پروژه محاسبه این فرمول به شکل زیر می باشد.
برای مثال CPI=0.88 نشان دهنده این است که عملکرد هزینهای به اندازه 88% بوده است. بعبارت دیگر تنها به 88% از اهداف بودجه حاصل شده است و 12% بدتر از پیش بینی و برنامه ریزی انجام شده هزینه شده است. پس این شاخص هرچه به صفر یا منفی شدن نزدیک تر شود به معنی بدتر هزینه کردن در پروژه می باشد.
چنانچه این شاخص بزرگتر از عدد یک باشد بدین معنی است که پروژه ارزانتر از برنامه ریزی انجام شده در حال انجام است و اگر این شاخص کوچکتر از یک باشد بدین معنی است که پروژه گرانتر از حالت برنامه ریزی شده پیش رفته است و در صورتی که عدد این شاخص برابر با یک باشد بدین معنی است که پروژه از لحاظ هزینه ای مطابق برنامه ریزی اولیه در حال پیشرفت یا انجام است. در مثال بالا CPI=0.88 می باشد که به معنی این است که پروژه گرانتر از حالت برنامه ریزی شده در حال انجام است و باید وضعیت بهبودی در دست اقدام قرار گیرد.
8-شاخص عملکرد زمانی (Schedule Performance Variance یا SPI):
این شاخص برای نشان دادن نسبت کار انجام شده به کار برنامه ریزی شده تا یک تاریخ معین که برای تخمین زمان پایان پروژه به کار می رود. به این معنی که آیا از زمان و وقت در انجام پروژه به درستی استفاده شده است یا خیر؟
فرمول:
برای نمونه پروژه محاسبه این فرمول به شکل زیر می باشد.
چنانچه این شاخص از یک بزرگتر باشد بدین معنی است که پروژه زودتر از برنامه ریزی اولیه در حال انجام است و اگر این شاخص کوچکتر از یک باشد بدین معنی است که از لحاظ زمانی از برنامه زمان بندی اولیه عقب تر هستیم و در صورتی که مقدار این شاخص برابر یک باشد بدین معنی است که از لحاظ زمانی برنامه و واقعیت برابر هستند و هیچ عقب افتادگی نیز وجود ندارد.
برای مثال در پروژه نمونه عدد این شاخص برای کل پروژه SPI=0.49 می باشد که از عدد یک کوچکتر می باشد و بدین ترتیب از لحاظ زمانی در اجرای پروژه نسبت به برنامه اولیه عقب افتادگی و تاخیر وجود دارد.
9-شاخص تخمین قیمت تمام شده (Estimate at Completion یا EAC) :
این شاخص به شما این امکان را می دهد که هزینه پروژه را بر اساس فعالیت ها و هزینه هایی که تاکنون انجام شده است تخمین بزنید. در این مثال مقرر بوده است که پروژه با هزینه 170,080,000 انجام گیرد اما همانطوری که در ستون EAC می بینید هزینه پروژه تاکنون به مبلغ بیشتری یعنی 175,880,000 افزایش یافته است.
فرمول:
برای نمونه پروژه محاسبه این فرمول به شکل زیر می باشد.
پاسخی بگذارید